آخرین لحظه است...
نوشته شده توسط : صادق


 

 

آخرين لخظه است كه مي خوانم

آخرين لحظه است كه بيدارم

آخرين لحظه است كه ميبينم تو را

آنچنان عاشقانه مي خوانم تورا

 

آخرين لحظه است كه از پل مي گذرم

آخرين لحظه است و آرام مي دوم

آخرين لحظه است كه با ناله اي

فرياد مي زنم "جا مانده اي؟!"

 

آخرين لحظه است اين ديدار ما

آخرين لحظه است از عشق ما

آخرين لحظه است كه با تو مي روم

اين راه طولاني بي انتها

 





:: موضوعات مرتبط: دل نوشته هام , ,
:: برچسب‌ها: دل نوشته ,
:: بازدید از این مطلب : 305
|
امتیاز مطلب : 75
|
تعداد امتیازدهندگان : 20
|
مجموع امتیاز : 20
تاریخ انتشار : یک شنبه 4 بهمن 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید

/weblog/file/img/m.jpg
دختر کویر در تاریخ : 1389/11/6/3 - - گفته است :

/weblog/file/img/m.jpg
سميرا( يكي جواب اون تلفن رو بده ) در تاریخ : 1389/11/5/2 - - گفته است :
اين شعر هم خيلي قشنگ بود. من 5 تا ستاره بهش ميدم.


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: